چرا حضرت زهرا (س) چرا با وجود علی (ع) در درون منزل، براى بازکردن در پیش قدم شد؟ چرا امیرالمومنین به پشت در نیامد شاید این فاجعه رخ نمیداد.
نخست این که
این گونه نبوده که حضرت زهرا و امیرالمونین سلام الله علیهما در خانه کنار هم نشسته باشند. و دری زده شده باشد. و حضرت برای پاسخ دادن به پشت درب خانه آمده باشند. بلکه در روایات ، حضرت زهرا سلام الله علیها نزدیک در ورودى منزل نشسته بود و با دیدن عمر و همراهان وى، در را به روى آنان بست.
عمر گفت: برخیزید تا پیش او (علی) برویم. پس ابوبکر، عمر، عثمان، خالد بن ولید، مغیره بن شعبه، ابوعبید جراح، سالم مولى ابوحذیفه، قنفذ و من به همراه او راه افتادیم . چون نزدیک خانه رسیدیم . فاطمه آنان را دید و لذا در را بست. و شک نداشت که بدون اجازه وارد نخواهند شد . عمر در را که از شاخههای خرما ساخته شده بود . با لگد شکست. سپس وارد خانه شدند و علی را بیرون آوردند. در حالى که کمرهای خود را بسته بودند. در حالى که به خاطر این پیروزى الله اکبر مىگفتند.
السمرقندى المعروف بالعیاشی، أبى النضر محمد بن مسعود بن عیاش السلمى (متوفای۳۲۰هـ)، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۷، تحقیق: تحقیق وتصحیح وتعلیق: السید هاشم الرسولی المحلاتی، ناشر: المکتبه العلمیه الإسلامیه – طهران.
دوم اینکه
حضرت باورشان نمی شد که بدون اذن وارد خانه شوند و چنین حتک حرمتی رخ دهد.چرا که بر اساس آیات قرآن و احکام اسلامی بدون اجازه صاحب خانه نباید وارد خانه و حریم دیگران شد و این کار ممنوع است.
دلالت آیات قرآن بر ممنوعیت ورود بدون اجازه صاحب خانه
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُیُوتًا غَیرَْ بُیُوتِکُمْ حَتىَ تَسْتَأْنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ. النور/۲۷
و از طرفى خانه انبیاء احترام ویژهاى دارد که کسى حق ورود بدون اجازه ندارد:
یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاتَدْخُلُواْ بُیُوتَ النَّبِىِّ إِلا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ. الأحزاب /۵۳
اى افرادى که ایمان آوردهاید! در خانههاى پیامبر داخل نشوید مگر به شما داده شود.
شکى نیست که خانه حضرت صدیقه طاهره خانه پیغمبر محسوب مى شود. همانطورى که در تفاسیر متعدد اهل سنت ذیل آیه شریفه:
فِى بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُو یُسَبِّحُ لَهُو فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْأَصَالِ. النور/۳۶٫
در خانه هایى که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه] ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش مىکنند.
ممنوعیت ورود بدون اجازه صاحب خانه
این مسئله چنان در فرهنگ اسلامی و حتی در عرف اجتماعی بدیهی است که در فقه و قانون مجازات اسلامی امروز نیز برای چنین عملی مجازات تعین شده است.
ماده ۶۹۱ قانون مجازات اسلامی: «هرکس به قهر و غلبه داخل ملکی شود که در تصرف دیگری است. اعم از آنکه محصور باشد یا نباشد. یا در ابتدای ورود، به قهر و غلبه نبوده، ولی بعد از اخطار متصرف به قهر و غلبه مانده باشد. علاوه بر رفع تجاوز ، حسب مورد به یک تا شش ماه حبس محکوم میشود . هرگاه مرتکبین دو نفر یا بیشتر بوده و لااقل یکی از آنها حامل سلاح باشد، به حبس از یک تا سه سال محکوم خواهند شد.»
سوم اینکه ، ایشان احتمال می داد با توجه به موقعیت و جایگاه خود و احترام پدر بزرگوارشان حضرت رسول اکرم صلى الله علیه وآله ، مهاجمان با دیدن حضرت صدیقه خجالت بکشند و متعرض نشوند. همچنان که عدّهاى با شنیدن صداى حضرت صدیقه برگشتند. چنانچه در کتاب الامامه و السیاسه آمده است.
عمر همراه عدهاى به طرف خانه فاطمه آمد و در را کوبید. فاطمه با شنیدن سر وصداى جمعیت با صداى بلند و همراه گریه فریاد زد: اى رسول خدا چه مصیبتهایى پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه مىبینیم. گروهى با شنیدن گریه فاطمه دلشان به درد آمد و با گریه آنجا را ترک کردند؛ اما عمر با گروهى دیگر باقى ماندند.
الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبه (متوفای۲۷۶هـ)، الإمامه والسیاسه، ج ۱، ص ۱۶، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – ۱۴۱۸هـ – ۱۹۹۷م، با تحقیق شیری، ج۱، ص۳۷، و با تحقیق، زینی، ج۱، ص۲۴.
نتیجه بحث
اولاً: صدیقه شهیده، پشت در نرفت؛ بلکه جلوى در ایستاده بود که با دیدن عمر و همراهان او به داخل خانه رفت و در را بست. پس اصلا حضرت زهرا سلام الله علیها پشت در نرفته بودتا این اشکال پیش بیاید؛
ثانیاً: حتى اگر این مطلب صحت نیز داشته باشد و حضرت پشت در رفته باشد، به دلیل این که مثل همین قضیه براى رسول خدا صلى پیش آمده و آن حضرت به همسران خود دستور دادهاند که در را باز نمایند. این اشکال دفع مىشود. کما اینکه ابن عساکر در تاریخ دمشق میگوید : ام سلمه در را برای امیرالمونین باز کرد.
امّ سلمه و باز کردن دَرِ خانه برای علی (علیه السلام):
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبه الله بن عبد الله،(متوفای۵۷۱هـ)، تاریخ مدینه دمشق وذکر فضلها وتسمیه من حلها من الأماثل، ج ۴۲، ص ۴۷۰، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامه العمری، ناشر: دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۵
عن علقمه عن عبد الله قال خرج رسول الله ( صلى الله علیه وسلم ) من بیت زینب بنت جحش وأتى بیت أم سلمه فکان یومها من رسول الله ( صلى الله علیه وسلم ) فلم یلبث أن جاء علی فدق الباب دقا خفیفا فانتبه النبی ( صلى الله علیه وسلم ) للدق وأنکرته أم سلمه فقال رسول الله ( صلى الله علیه وسلم ) قومی فافتحی له
رسول خدا (ص) از خانه زینب دختر جحش بیرون آمد و وارد خانه امّسلمه شد. چون آن روز نوبت آمدن آن حضرت به خانه وى بود. مدتى نگذشته بود که علی آهسته دقّ الباب کرد، رسول خدا (ص) بیدار شد. امّسلمه پاسخ نداد.پیامبر فرمود: بلند شو و در را باز کن….
الرافعی القزوینی، عبد الکریم بن محمد (متوفای۶۲۳ هـ)، التدوین فی أخبار قزوین، ج ۱، ص ۸۹، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت تحقیق: عزیز الله العطاری، ۱۹۸۷م.
درباره ” رشته علوم و معارف اسلامی ” بیشتر بخوانید.