• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : 20 - رمضان - 1445
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024
    12
  • کد خبر : 5358
  • 05 بهمن 1399 - 8:49

مقام های امام زمان (عج)،مقام تبیین و تفسیر قرآن و مقام ولایت و حاکمیت

مقام ولایت و تفسیر قرآن امام زمان (عج)

مقام تبیین و تفسیر قرآن


ما معتقدیم تمام مقام های رسول الله (ص) برای امام زمان (عج) و دیگر امامان دوازده گانه (ع) ثابت است و فقط یک استثنا دارد وآن هم مقام نبّوت و رسالت است.چرا که اراده حتمی الهی بر این قرار گرفته بود. که سلسلۀ جلیلۀ انبیا (ص) به وجود مقدّس رسول الله (ص) پایان پذیرد.

شاید این پرسش مطرح شود که مگر پیامبر اکرم (ص) غیر از مقام نبوّت و رسالت چه مقامی داشته است.که امامان در آن شریکند.علّامۀ بزرگوار، آیت الله طباطبایی (رضوان ا..) در تفسیر المیزان در موارد متعددی در این زمینه بحث کرده است.

مقام تبیین و تفسیر قرآن


نخستین مقامی که خداوند متعالی به پیامبر اکرم (ص) عطا فرموده، این است که بیان پیامبر درباره تفسیر و تفصیلِ مجملات قرآن حجّت، و هر چه بفرماید، مطابق واقع است و مردم موظفند بپذیرند. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:
وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ.
ما قرآن را بر تو فرود آوردیم تا آن را برای مردم بیان کنی.


این مقام، برای اهل بیت (هم) نیز ثابت است؛ زیرا پیامبر اکرم (ص) فرمود:
إنی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی أهل بیتی.
من میان شما دو میراث گرانبها به ودیعت می نهم: کتاب خدا و عترتم و اهل بیتم.
در این حدیث شریف، عترت، عِدل و همسنگِ جداناپذیر قرآن معرّفی شده است. خود پیامبر اکرم (ص) درباره این مطلب تأکیدفرمود:
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ – وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
ولی امر شما فقط خدا و رسول و مؤمنانی هستند که نماز را به پا می دارند و به فقیران در حال رکوع زکات می دهند، و کسانی که ولایت و فرمانروایی خدا و رسول و اهل ایمان را بپذیرند، {پیروزند؛ چرا که} لشکر و حزب خدا، همواره پیروز و غالب خواهندبود.


این ولایت، ولایت در اطاعتِ امر و ولایت در امر و نهی است؛ از همین رو در آیۀ دیگری می فرماید:
أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الَأمْرِ مِنکُمْ
از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خودتان نیز پیروزی کنید.
که در این آیه ذکر شده وطبق روایاتی که شیعه و سنّی « اولی الامر » که در دو آیۀ پیشین بدان اشاره شد، همین « الذین آمنوا » است.


غالب روایات درباره شخص امیر « الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ » نقل کرده اند، منظور از اولی الامر، امامان دوازده گانه (ع) هستند. درباره مؤمنان (ع) است و در بعضی روایات نیز اشاره شده که امامان دیگر نیز در این جهت شریک هستند.

مقام ولایت


خلاصه این که مقام ولایت و وجوبِ اطاعتِ امری که خدا به پیامبر اکرم (ص) عنایت فرمود، برای اهل بیت (هم) نیز ثابت است.ممکن است کسی بگوید که این مقام، لازمۀ مقام نبوّت است. وقتی پیامبر پیامی را از طرف خدا می آورد، باید پذیرفت و اطاعت کرد. چرا که این پیام، امر او نیست. اطاعتش هم اطاعت امر او نیست.بلکه اطاعت خدا است.

در این جا باید توجه داشت که آیه می فرماید: پیامی که پیامبر (ص) از طرف خدا آورده است و ما اطاعت می کنیم، همان اطاعتِ خدا است. اما « وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ »جدا شده ، غیر از اطاعت از نصّ وحی است که بر پیامبر فرود آمده است. نقش پیامبر در وحی، پیام آوری « أَطِیعُواْ اللّهَ» است که با یک اطیعوا است.این همان ولایتی است که مردم در امور اجتماعی موظّفند از پیامبر اکرم اطاعت کنند.« أَطِیعُواْ اللّهَ » چیزی زاید بر « أَطِیعُواْ الرَّسُولَ » است.


همه می دانیم که هیچ زندگی اجتماعی بدون وجودِ مرکز فرماندهی که در موارد اختلاف، سخن او فصل الخطاب باشد، پا نمی گیرد.و خواه ناخواه بر اثر اختلاف هایی که در جامعه پدید می آید. متلاشی می شود. باید مقام، منصب یا گروهی این قدرت را داشته باشند. که حرف آخر را بزنند. در جایی که اختلاف هایی بین مردم پدید می آید و راه حلی برای توافق نیست. کسی باید
باشد که حرف آخر را بزند. وگرنه این زندگیِ اجتماعی سر نمی گیرد و عاقبت، مردم از برکات زندگی اجتماعی محروم می شوند.و کار به درگیری و برادرکشی می کشد.

فرصت های شغلی رشته معارف اسلامی را در اینجا ببینید.

جامعۀ اسلامی هم برای استواری خویش به پیشوایی نیاز دارد که فرمان آخر را صادر کند.


و در موارد اختلاف، حرف آخر را بزند. و اطاعت او بر همه واجب باشد. اگر چنین چیزی بود می توانیم جامعه ای استوار و پایدار داشته باشیم.اما اگر نبود، امیدی به بقای چنین جامعۀ اسلامی نخواهد بود. این است که امر ولایت از بزرگ ترین واجبات است.


آن حدیث را همه شنیده اند که اسلام بر پنچ چیز مبتنی است که مهم ترین آن ها ولایت است. یا فرمود:کسی که امامش را نشناسد، یعنی نداند از چه کسی باید اطاعت کند، اگر در این حال بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است.


شناختن امام عصر (عج) این نیست که آدم اسمش و اسم پدر و مادرش را بداند.بلکه به این معنا است که او را به ولایت و امامت بشناسد. او را ولی امر و واجب الإطاعه بداند.زیرا اگر نداند از چه کسی باید اطاعت کند، در بازی های سیاسی هضم و گمراه خواهد شد. و آن گاه جامعۀ اسلامی به تفرقه و از هم پاشیدگی تهدید خواهد شد.


مقام « ولایت »

بر این مقامِ مطاع بودن، اسم های گوناگونی را می توان اطلاق کرد. اسمی که در فرهنگ ما پس از انقلاب ولایت فقیه رایج شده است. پیامبر اکرم (ص)، مقام ولایت امر مسلمانان را داشت و از این رو اطاعتش بر همۀ مسلمان ها واجب بود.

به عقیده ما شیعیان،این مقام، پس از رسول خدا (ص) به امیر مؤمنان (ع) منتقل شد. این همان نقطۀ افتراقِ شیعیان با فرقه های دیگر اسلامی است. ما معتقدیم که این مقام از طرف خدای متعالی به امیرمؤمنان (ع) افاضه شد؛ همان گونه که به شخص پیامبر (ص) افاضه شده بود.

همان کسی که گفت: وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ ، بعدش فرمود: وَأُوْلِی الَأمْرِ مِنکُمْ، و مصداق أُوْلِی الَأمْرِ چنان که در حدیث جابر و دیگر روایات آمده است، دوازده امام معصوم (ع) هستند.

حدیث جابر


جابر بن عبدالله انصاری می گوید: وقتی خداوند، آیۀ یَا أیُّها الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الَأمْرِ مِنکُمْ را بر پیامبرگرامی اش محمد (ص) نازل کرد، من از حضرت پرسیدم: ای رسول خدا! ما خدا و رسولش را شناختیم. اکنون اولوالامر را به ما
معرّفی کن که خدای تعالی طاعت آنان را دوشادوش طاعت تو قرار داده است.

حضرت فرمود:ای جابر! آنان جانشینان من و امامان مسلمانان پس از منند که اوّلشان علی بن ابی طالب و سپس حسن و آن گاه حسین و بعد از او علی بن الحسین و آن گاه محمد بن علی که در تورات به باقر معروف است و تو او را درک خواهی کرد. چون او را دیدار کردی،از جانب من سلامش را برسان، و سپس و صادق جعفر بن محمد، و بعد از او موسی بن جعفر و آن گاه علی بن موسی، و بعد ازوی محمد بن علی و سپس علی بن محمد و آن گاه حسن بن علی و در آخر، همنام من محمد است که هم نامش نام من است و هم کنیه اش کنیۀ من است.

او حجت خدا بر روی زمین و یادگار الهی بین بندگان خدا است. او پسر حسن بن علی است. او است آن کسی که خدای متعالی نام خودش را به دست او در مشرق و مغرب عالم می گستراند و او است که از اولیا و شیعیانش غیبت می کند. غیبتی که در آن بسیاری از همراهان از اعتقاد به امامت او برمی گردند و فقط کسی بر اعتقاد به امامت او استوار می ماند.که خدای تعالی دلش را برای ایمان آزموده باشد.

جابر می گوید:

عرضه داشتم ای رسول خدا! آیا در حال غیبتش سودی به حال شیعیانش خواهد داشت؟ فرمود:آری، به آن خدایی که مرا به نبوّت برانگیخت، شیعیانش به نور او روشن می شوند و در غیبتش از ولایت او بهره می گیرند؛ همانگونه که مردم از خورشید بهرمند می شوند، هر چند که در پَسِ ابرها باشد. ای جابر! این از اسرار الاهی است که در خزینۀ علم خدا پنهان است. تو نیز آن را از غیر اهلش پنهان بدار و جز نزد اهلش فاش مساز.

ادامه تحصیل در رشته علوم و معارف اسلامی

مقام قضا،مقام دیگری که خداوند به امام زمان (عج) بخشیده است.

لینک کوتاه : https://reshtemaaref.com/?p=5358

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.