ثُمَّ اَنتُم هًّؤُلاِّءِ تَقتُلونَ اَنفُسَکُم وَ تُخرِجونَ فَریقًا مِنکُم مِن دِیارِهِم تَظّْهَرونَ عَلَیهِم بِالاِثمِ وَ العُدوانِ ؗ وَ اِن یَأتوکُم اُسّْریّْ تُفّْدوهُم وَ هُوَمُحَرَّمٌ عَلَیکُم اِخراجُهُمۚ اَفَتُؤمِنونَ بِبَعضِ الکِتّْبِ وَ تَکفُرونَ بِبَعضٍۚ فَما جَزاِّءُ مَن یَفعَلُ ذّْلِکَ مِنکُم اِلّا خِزیٌ فِی الحَیوّْهِ الدُّنیا ؗ وَ یَومَ القِیّْمَهِ یُرَدّونَ اِلیًّ اَشَدِّ العَذابِؕ وَ مَا اللهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعمَلونَ (۸۵)
یا رومی روم یا زنگی زنگ :
شاید تا به حال با افرادی برخورد کرده اید. که در هنگام رانندگی به هیچ قانونی عمل نمیکنند. از چراغ قرمز رد می شوند. بر خلاف جهت خیابان حرکت میکنند. در جای ممنوع توقف میکنند. و به راحتی حق دیگران را زیر پا می گذارند. ولی اگر در جایی که حق با آنها باشد. شخص دیگری خلاف کند. و بخواهد حق آنان را ضایع کند. فریادشان بلند می شود. که مگراز قانون رانندگی خبر نداری. طبق قانون اینجا حق با من است. و تو خلاف کاری. و به این ترتیب یکی از مدافعان قانون میشوند.
ایمان ناقص
آیا این افراد انسانهای قانونمندی هستند. و اینها برای قوانین رانندگی احترام قائلند. اینکه قوانین را فقط ابزاری برای تامین منافع خود میدانند. که هرگاه با منافعشان سازگار نبود. به راحتی آن را کنار بگذارند. به فرموده خداوند در این آیه” تومنون به معضل کتاب و تکفرون به بعض” به یکی از خصلت های زشت یهودیان اشاره می کند. قبول داشتن برخی از دستورهای خدا و نپذیرفتن برخی دیگر آنها.
بر خلاف دستور کتاب آسمانی شان با یکدیگر جنگ می.کردند. و همدیگر را از سرزمین خود بیرون میراندند. هنگامی که جنگ تمام می شد.در ازای آزادی اسیران هم پیش خود از قبیله آنان غرامت میگرفتند. و میگفتند گرفتن غرامت برای آزادی اسیر دستور کتاب مقدس ماست .در حالی که کتاب مقدس آنها از ابتدا جنگ و خونریزی و بیرون کردن یکدیگر از سرزمینشان را ممنوع دانسته بود.
خدای بزرگ این خصلت را به شدت محکوم و تهدید کرده. که سزای آن در دنیا خفت و خواری و در آخرت مجازات با سخت ترین عذاب است.
ایمان دروغین
ما مسلمانان نیز از مبتلا شدن به این بیماری خطرناک مصونیت نداریم. در میان ما هم کسانی بوده و هستند. که دین برایشان فقط وسیله ای برای رسیدن به اهدافشان است. و قرآن و دستورهای دین را تا زمانی قبول دارند. که خواسته هایشان تامین شود. ولی هنگامی که دین در مقابل خواسته هایشان قرار می گیرد. به راحتی آن را کنار میگذارد. تاریخ اسلام داستان های عبرت آموز در این باره دارد.
مصادیق ایمان دروغین
ماجرای سپاه اسامه بن زید و متهم کردن پیامبر به هذیان گویی کنارگذاشتن خلیفه راستین پیامبر و به آتش کشیدن در خانه یگانه دختر عزیز و شمشیر کشیدن بر امیرمومنان علی بن ابیطالب بریدن سر نوه پیامبر همه و همه از کسانی سرزده است. که خود را مسلمان می نامیدند. مسلمانانی که اسلام نیاورده بودند. تا به فرمان خدا گردن دهند.و به اسلام آورده بودند تا به قدرت و ثروت برسند. آسوده بخورند و بنوشند. و از دنیا لذت ببرند.
و این اسلام به پشیزی نمی ارزد. چه عبرت آموزاست این فرمایش پیامبر ما که در روز قیامت افراد حاضر می شوند. که همچون کوه های کار خوب دارند. خدا همه کارهای خوبشان را نیست و نابود می کند. و فرمان می دهد که آنان را به آتش افکنند. آنان روزه می گرفتند. و نماز می خواندند مردان شبزندهداری میکردند. ولی هنگامی که با چیز حرامی مواجه می شدند با سرعت به آن حمله ور می شوند.
فرصت های شغلی رشته معارف را اینجا ببینید.
ادعای دوستی امامان(ع) بدون پیروی از دستورهای آنان کافی نیست.